تاریخ امروزقوس ۲۰, ۱۴۰۳

معرفی ژانر وحشت در ادبیات

آشنایی با ژانر وحشت

در زبان انگلیسی به این ژانر Horror یا همان احساس شدید ترس یا ناامیدی می‌گویند. به گفته‌ی آقای «J. A. Cuddon»، تاریخ‌شناس و نویسنده‌ی انگلیسی، این ژانر با استفاده از مواردی که از دیرباز برای مردم ترسناک بوده است، نظیر ایجاد یک اتمسفر تاریک با صداسازی ترس‌ناک، استفاده از موجودات ماوراءالطبیعه نظیر بیگانگان، ارواح، شیاطین و موجوداتی خیالی نظیر خون‌آشامان سعی در به وجود آوردن حس ترس و دلهره در مخاطب می‌کنند.

این ژانر دارای اصولی است که منجر به ایجاد ترس می‌شود و معمولا در صنعت سینما با صنعت چاپ کتاب، تقریبا متفاوت است. به عنوان مثال: «در ادبیات ژانر وحشت، تصور خیال دقیق نویسنده بر فضا و اتمسفر داستان، علت اصلی ایجاد ترس و دلهره‌ی خواننده خواهد شد».

تاریخچه‌ی کلی ژانر وحشت

محققین، ترس را یک عامل دفاعی در برابر ناشناخته‌ها می‌دانند. به طور کلی، انسان‌ها اعمال خود را با ترس محدود کرده‌ اند و قادر به انجام دادن آن نیستند. ژانر وحشت نیز با باور بر همین محدودیت‌های انسان، شروع به داستان‌سرایی از ناشناخته‌ها و تجربه نشده‌های انسان‌ها کرده است. این ژانر، داستان‌های مرموز با اتمسفر سنگین را برای هیجان مردم خلق می‌کند.

البته قبل از شناخته شدن این ژانر به عنوان یک اثر هنری و تفریحی، احتمالا ژانر وحشت در انسان اولیه نیز ناخودآگاه بوده است. آن‌ها درمورد چیزهایی که نمی‌شناختند داستان‌‌ها و افسانه‌های ترس‌ناک برای منطقی نشان دادن ترس خود، تعریف می‌کردند.

اما اگر بخواهیم به طور کلی به یک نقطه‌ی دقیق از تاریخ برای به وجود آمدن ادبیات ژانر وحشت اشاره کنیم، باید تاریخ یونان و رم باستان را بررسی کنیم. در سنت دیرینه‌ی این تمدن‌ها و داستان‌های‌شان اثری از ژانر وحشت دیده می‌شود. به طور مثال در اساطیر یونان، شخصیتی از نژاد افسانه‌ای تایتان به نام «پرومتئوس» که اتفاقا الهام بخش کتاب معروفی به نام «فرانکشتاین» اثر «مری شل» شده است.

یکی از شخصیت‌های شرور و ترسناک داستان‌های مردم آن زمان است. یا در روم، شخصی به نام «پلینی» درباره فیلسوفی به نام «آتندروس» این‌طور روایت می‌کند: «آتندروس در خانه‌ای دور افتاده در آتن توسط روحی سرگردان و زندانی شده در غل و زنجیر، مورد آزار و اذیت قرار گرفته است».

ادبیات ماتأخر وحشت

به تاریخ نزدیک‌تری اشاره می‌کنیم. در قرون وسطی نیز فرقه‌ای شیطانی به وجود آمده بود و منابع داستانی بسیار ترسناکی داشت. منابعی که امروزه از شخصیت‌های آنان در فیلم‌های بلک‌باستری و فانتزی نیز استفاده می‌شود. آثاری مانند «گرگینه»‌ها یا شخصیت مشهور خون‌آشامی به نام «دراکولا» ! بالاخره در قرن ۱۸، ادبیات ژانر وحشت در بُعد هنری دیگری به نام ژانر گوتیک معرفی شد. این ژانر با اثری به نام «The Castle of Otranto» اثر «هوراس والپول» معروف شد و در ادامه آثار خوبی نظیر «The Italian»، «The Mysteries of Udopho» و «The Monk» کار خودش را ادامه داد.

تا شروع قرن بیستم، آثار زیاد و لایق ستایشی نظیر «فرانکشتاین»، «برادران گریم»، «مومیایی»، «گوژپشت نوتردام»، «وارنی خون آشام»، «مرد نامرئی» و «دراکولا» این ژانر بیشتر از قبل محبوب کردند. تا جایی که امروزه شاهد اقتباس بسیاری از فیلم‌ها از این کتاب‌های معروف در قرن ۲۱ هستیم.

در قرن بیستم، ادبیات ژانر وحشت دوباره دچار تحول شد. درواقع برای اولین بار در اثری به نام «Cthulhu Mythos»، خود را با ژانر فانتزی، ترکیب شده دید. در نیمه‌‌ی دوم این قرن، با روی کار آمدن ژانر وحشت در صنعت فیلم، ادبیات ژانر وحشت نیز از شخصیت‌های ترس‌ناک جدیدتری که معمولا قاتلین زنجیره‌ای بودند، رونمایی کرد. از بهترین کتب ژانر وحشت در آن زمان، می‌توان به «سکوت بره‌ها» و «اژدهای سرخ» اشاره کرد.

آن‌چه در ادبیات ژانر وحشت در حال روی دادن است

همان‌طور که پیش‌تر نیز گفته بودیم، ادبیات ژانر وحشت نسبت به سینما از اصول متفاوتی پیروی می‌کند. ما به مهم‌ترین اصل وحشت اشاره کرده‌ایم. اکنون به بررسی ویژگی‌های دیگر ادبیات ژانر وحشت می‌پردازیم:

  • لحن داستان برای ایجاد یک اتمسفر تاریک، بی‌احساس و پر از ترس و وحشت است. مثل این می‌‌ماند که نویسنده از دستی با تشریح نکردن یک موقعیت خاص، خواننده را حرص بدهد تا در ناشناخته بودن یک موقعیت یا شخص، احساس ترس و دلهره ایجاد شود.
  • حوادث ناگهانی صورت می‌گیرد. البته به تعداد کم، زیرا باید غیرقابل پیش‌بینی باشند.
  • داستان‌ها معمولا با خشونت بالا روایت می‌‌شوند.
  • انسان‌ها در موقعیت‌های مختلف داستان، نیمه‌ی تاریک خود را نشان می‌دهند تا باعث انزجار مخاطب شوند.
  • معمولا فرم داستان‌گویی، سوم شخص است و راوی خود نویسنده است.

وحشت یا هیجان؟ خواستار کدامیم؟

آن‌چه که باعث می‌شود تا ادبیات ژانر وحشت در میان خوانندگان محبوب باشد، ایجاد حس هیجان است. همان‌طور که پیش‌تر نیز گفته شد، ترس واقعی، یک واکنش دفاعی است. اما ترسی که از خواندن یک اثر به ما تزریق می‌شود فقط در ما حس هیجان تولید می‌کند. گفته‌‌ی استاد روان‌شناسی اجتماعی و سازمانی هلند، «جفری گلدشتاین» نیز اثباتی است بر این استدلال! او معتقد است از آن‌جا که خوانندگان به واقعی نبودن داستان‌ها شک ندارند. پس خودشان را در موقعیت امنی نسبت به رویدادهای داستان می‌‌دانند. آنان ترس را از نزدیک تجربه می‌کنند تا از هیجان این ترس لذت ببرند.

هیچ حالت دیگری این پارادوکس (شکنجه‌ی خود با ترس برای لذت بردن از هیجان) را توجیه نمی‌کند. چرا که آن‌طور که در کودکان می‌بینیم، به علت عدم تجربه‌ی در زندگی و واقعی پنداشتن روایات ژانر وحشت، حتی با این‌که در موقعیت امنی هستند، دچار ترس یا حتی اختلالات روانی نیز می‌شوند. این برای بزرگ‌سالانی که قادر نیستند احساسات خود را در این مواقع کنترل کنند نیز صادق است.

آشنایی با استفن کینگ

امکان ندارد اهل ژانر وحشت در ادبیات و سینما باشید و «استفن کینگ» را نشناسید. او نویسنده‌ای است که همگان او را «پادشاه وحشت» یا «پدر نویسندگی ادبیات ژانر وحشت» می‌نامند. از دیدگاه بسیاری از منتقدین، او بهترین نویسنده‌ی ژانر وحشت تاریخ است. آوازه‌ی وی تنها در ادبیات وحشت نیست. امروزه آثار زیادی از او توسط فیلم‌سازان بر روی پرده‌ی نقره‌ای رفته و جیغ و فریاد مخاطبین زیادی را درآورده است.

استفن کینگ تنها در ادبیات ژانر وحشت موفق نبوده است. آثار بی‌نظیری از او مانند «رستگاری در شاوشنگ» و «مسیر سبز» نیز به موفقیت‌های چشم‌گیری دست پیدا کرد. آثاری که با کمک بازی‌های بازیگرانی نظیر «لئوناردو دی‌کاپریو»، «مت دیمون» برای رستگاری در شاوشنگ و «تام هنکس» در مسیر سبز، به شهرت جهانی دست یافت. در انتها به معرفی کتاب ژانر وحشت در قالب بررسی آثار وی خواهیم پرداخت.

اشتراک گذاری

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *