سلام!
میخواهم از دیوارنگاریهای اینجا بگویم. بیشتر دیوارهای سانتیاگو پر است از دیوارنگاری یا همان نقاشی و متن و غیره. شنیدم که این دیوارنگاریها یکی از عوامل اصلی شهرت سانتیاگو و جذب توریست است.
اوایل، دیوارنگاریها خیلی حواسم را پرت میکردند و نگاهم را میدزدیدند؛ اما از آنجایی که بیش از یکسال است که اینجا هستم، دیگر به دیدن دیوارنگاریها عادت کردهام. البته این را بگویم که معمولا نمیگذارند به چیزی عادت کنی. دیوارنگاریها همیشه در حال تغییرند. مثلا اگر امروز روی دیوار کنار خانهات یک شعار اعتراضی باشد، بعید نیست که فردا جایش را به یک نقاشی پستمدرن بدهد.
همانطور که گفتم حالا تقریبا به دیدن دیوارنگاریها عادت کردهام. گرچه هنوز آن نقاشیِ هاول و سوفی برایم جذاب است. هنوز میتوانم نگاهش کنم و لذت ببرم و روزهایی را به یاد بیاورم که انیمه قلعه متحرک هاول را میدیدیم.
بگذریم.
هنرمندانی که این آثار را خلق میکنند اغلب جوانان اند. معمولا هم در شب به دیوارهای سانتیاگو روح میبخشند. آنها با اسپریهای رنگْ دیوارها را از دیواربودن خارج میکنند. اصلاح میکنم. آنها، دیوارها را از دیواربودن خارج نمیکنند؛ بلکه به دیوارها رسالت میدهند. دیوارها بعد از اتمام کار هنرمندان، دیگر فقط دیوار نیستند؛ بلکه پیامبرانیاند که حالا وظیفهی پیامرسانی هم دارند. هر کدام باید پیامی را به رهگذران برسانند و حدس میزنم که خوشحال باشند از بابت رسالتی که به آنها واگذار شده است.
در کابل همیشه دوستداشتم دیوارها را رسالتمند ببینم. دوستداشتم روی دیوارها نقاشیهایی ببینم که مردم را به کتابخوانی و چیزهای خوب تشویق میکنند. مثلا دختری که دارد کتاب میخواند و یا پیرزنی که دارد ورزش میکند.
قصد دارم هروقت بیشتر از خرجم نصیب دخلم شد، پولی را اختصاص بدهم که روی دیوارهای کابل، نقاشیهای مفید و جذاب بکشند. البته منظورم دو چشم کلان با شعار “من تو را میبینم” نیست.
بگذریم.
باید بدانید که دیوارنگاریها فقط روی دیوارها نیستند؛ بلکه آنها را همهجا میشود دید؛ حتی روی زمین! و البته روی در و پنجرهی خانهها و دکانها. بارها دیدهام که مردم بخاطر دیوارنگاریها در و دیوار خانه یا دکانشان را رنگآمیزی میکنند؛ اما فقط چند روز و گاهی فقط یک شب طول میکشد تا همهچیز به حالت اول برگردد. فکر میکنم خیلی از شیلیاییها از این بابت که هر آن ممکن است خانهی آنها تبدیل به یک بوم نقاشی شود، دل خوشی نداشته باشند. همین چند وقت پیش، اطراف یک زمین خالی را دیوار کشیدند و فقط در عرض یک شب، دیوار خالی، تبدیل شد به یک اثر هنری. این را هم اضافه کنم که اینجا دیوار خالی کمیاب است و فکر میکنم جنگی اعلامنشده بر سر تصاحب دیوارهای خالی در جریان باشد!
تا یادم نرفته بگویم که صرفا هنرمندان شیلیایی در اینجا هنرنمایی نمیکنند؛ بلکه از سراسر دنیا هنرمندان مشهوری به اینجا آمدهاند و به دیواری از دیوارهای شهر، زندگی بخشیدهاند و رفتهاند.
طبق خواندهها و شنیدهها در تداوم اعتراضات گستردهی سال ۲۰۱۹ شیلی، دیوارها نقش پررنگی داشتند. هنرمندان و حتی مردمان زیادی خواستههایشان را در قالب شعار و نقاشی روی دیوارها ثبت میکردند تا باشد که حرفشان شنیده شود که گویا شنیده شد.
خلاصه اینکه نمیشود سانتیاگو را بدون دیوارنگاری تصور کرد. تقریبا در هر گوشهی این شهر دیوارنگاریها را میتوانی ببینی. دیوارنگاریها از قشنگیهای سانتیاگو است که از صمیم قلب دوستشان دارم. چیزی که دیوارنگاریها را برایم دوستداشتنی و جذاب میکند، این است که میدانم پشت هر دیوارنگاری یک داستان است. یک هنرمند است و یک علت است که به خلق یک دیوارنگاری انجامیده است.
باری در گوشهای دورافتاده از شهر یک نقاشی روی یک دیوار قدیمی دیدم. بلافاصله به این فکر افتادم که چه کسی و چرا این نقاشی را کشیده است. آیا دلیل خاصی داشته که این دیوار را انتخاب کرده؟ آیا ممکن است خانهی مقابل این دیوار، خانهی معشوقه هنرمند بوده باشد؟ من این تصورات را دوست دارم. دوست دارم راجع به دیوارنگاریها خیالبافی کنم. چه چیزی از خیالبافی راجع به یک دیوارنگاری بهتر؟
چیز دیگری که دیوارنگاریها را برایم جذاب میکند این است که میدانم یک دیوارنگاری در واقع یک پیام است. یک نشانه است؛ نشانه زنده بودن یک آدم. آدمی که پیامی داشته و فکر میکرده باید پیامش را به دیگران برساند. آدمی که نخواسته بیتفاوت باشد. آدمی که احساس مسئولیت کرده و دست به قلم شده است. آدمی که منتظر ناجی نیست و یک کار مفید را لزوما یک کار بزرگ نمیداند. گاهی یک کار مفید همین است که روی دیواری یک شعار بنویسی یا یک نقاشی بکشی.
پیشنهاد میکنم اینبار اگر یک دیوارنگاری دیدید، بیتفاوت از کنارش عبور نکنید. سعی کنید پیامش را کشف کنید. خوب به رنگها و خطوط نگاه کنید و با خودتان بگویید آیا دلیل خاصی دارد که مثلا از رنگ سبز بیشتر استفاده شده؟ سعی کنید داستان پشت آن دیوارنگاری را پیدا کنید. زندگی همین چیزهاست. گاهی روز آدم را کشف پیام یک دیوارنگاری میسازد. گاهی حتی مسیر زندگی آدم را یک چیز کوچک، مثلا دیدن یک دیوارنگاری، تغییر میدهد.
من فکر میکنم نیاز است که روزی به سانتیاگو سفر کنید. اگر پول و پاسپورت معتبر، وقت کافی، همسفری خوب و شوق کشف دارید، چمدانتان را ببندید و به سانتیاگو بیایید. دیوارنگاریهای اینجا قطعا ارزش دیدن را دارند. اینجا پر است از دیوارنگاریهایی که جان میدهند برای کشف شدن. واقعا چه چیزی از کشف پیام یک نقاشی زیبا بهتر؟
فعلا همینها را راجع به دیوارنگاریهای سانتیاگو داشته باشید تا اگر احیانا چیز جدیدی به ذهنم رسید، در نامهای دیگر، بنویسم.
والسلام
دیدگاهتان را بنویسید