تاریخ امروزحوت ۲۸, ۱۴۰۳

نامه‌ای از سانتیاگو

سلام!

شاید تا به حال نام شهر سانتیاگو به گوش شما خورده باشد؛ اگر نخورده است، پس خوب است بدانید که سانتیاگو، پایتخت شیلی و بزرگترین شهر این کشور است. اگر احتمالا از شیلی هم چیزی نمی‌دانید، باید بگویم که شیلی یکی از کشورهای آمریکای لاتین است که سال‌ها مستعمره‌ی اسپانیا بوده و زبان اسپانیایی که امروزه زبان مردم این کشور است یادگاری است از دوره استعمار.

اگر نقشه‌ی جهانی دم دست دارید نگاه کنید به آمریکای جنوبی تا شیلی را ببینید. دیدید؟ بله، شیلی همان کشور بلند و باریکی است که همچو ماری بر کرانه‌های اقیانوسِ آرام لمیده است. 

حالا که چیزهایی از سانتیاگو و شیلی، دستگیرتان شد، برویم سر اصل مطلب. اصل مطلب این است که می‌خواهم از قصدم بگویم. و قصدم، چیزی جز این نیست که گه‌گاه برای‌تان نامه بنویسم. در نامه‌ها از تفاوت‌ها و شباهت‌های سانتیاگو و کابل می‌گویم و از چیزهای دیگری که جالب به نظر می‌آیند. 

حتما تا حالا فهمیده‌اید که ساکن سانتیاگو هستم. البته از اهالی تازه‌ی این شهرم. یک‌سال و اندی‌ست که اینجا زندگی می‌کنم و هنوز آنطور که باید نه اینجا را یاد گرفته‌ام و نه مردمش را شناخته‌ام؛ اما به هر حال به عنوان کسی که چندی‌ست در این شهر است چیزهایی برای گفتن دارم که احتمالا بدتان نیاید که بشنوید. 

شخصا خیلی دوست دارم که بدانم چه در این کره‌ی خاکی می‌گذرد و قصد دارم اگر روزی فرصت فراهم شد چمدان ببندم و به گرداگرد جهان سفر کنم. چرا که گفته‌اند: بسیار سفر باید تا پخته شود خامی! و چه خوب گفته‌اند و فقط خدا می‌داند که چقدر با این حرف موافقم. 

از نظر من، دانستن از کشورهای دیگر نیاز است؛ حتی اگر قصد رفتن به جایی را نداشته باشیم؛ زیرا ممکن است همین فردا مجبور شویم به جایی برویم که حتی اسمش را نشنیده‌ایم؛ چراکه می‌دانیم آب‌ودانه در کشاندن ما به اینطرف و آنطرف دنیا نقش به سزایی دارد. دیگر اینکه اگر از مردمان دیگر و کشورهای دیگر بدانیم قادر خواهیم بود که از خوب آنها تقلید کنیم و از خراب‌شان عبرت بگیریم و اینطور زندگی باکیفیت‌تری بسازیم.

همانطور که پیشتر گفتم شاید روزی مجبور شویم به جایی برویم که حتی اسمش را نشنیده‌ایم. خودم تا پیش از آمدن به شیلی فقط می‌دانستم شیلی کشوری بلند و باریک است که از قضا زادگاه پابلو نرودای شاعر است. شاید اگر کمی بیشتر راجع به شیلی می‌دانستم یا هرگز به این کشور نمی‌آمدم یا اگر می‌آمدم بی‌توقع و بدون پیش‌فرض می‌آمدم تا کمتر اذیت می‌شدم.

خلاصه اینکه قصد دارم با ارائه‌ی تصویری از شیلی شما را با کشوری دیگر آشنا کنم و کمی به داشته‌های‌تان بیفزایم که از قدیم گفته‌اند داشته به کار آید. امیدوارم همانطور که این نامه‌ را تا اینجا خوانده‌اید نامه‌های بعدی را هم که هرکدام به یک یا دو موضوع اختصاص خواهد داشت، بخوانید و اگر ممکن بود، لذت ببرید!

والسلام

اشتراک گذاری

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *