تاریخ امروزعقرب ۱۳, ۱۴۰۴

شایسته سالاری در مؤسسات تحصیلات عالی و نقش آن در انکشاف علمی در افغانستان (ازمنظر اسلام و قانون)

نویسنده: سیدمحمدحسین عارفی

چکیده

امروزه، رشد و انکشاف علمی یکی از دغدغه‌های بزرگ در افغانستان است. از جهتی که انکشاف علمی راه را برای انکشاف در سطوح مختلف؛ سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، شهری و روستایی هموار می‌کند. برای دستیابی به انکشاف علمی، زمینه های زیادی در این کشور وجود دارد؛ اما یکی از آن عوامل و زمینه ها«شایسته سالاری» است که در مؤسسات تحصیلات عالی کشور به آن توجه شود. مهم‌ترین عنصر انکشاف در تمام عرصه‌ها، نیروى انسانى است. لیکن همه نیروهاى انسانی در انکشاف موثر وکارآمد نیستند؛ بلکه تعدادی از نیروهای انسانی نادر که دارای شایستگی و لیاقت، تخصص و مهارت، بینش و بصیرت و صاحب علم و دانایی باشند، می تواند در انکشاف علمی موثر واقع شود که این گونه نیروی شایسته فقط در مراکز تعلیمی و تحصیلی قابل تربیه است. فلهذا مسئله‌ای محوری این نوشتار این است که شایسته سالاری در مؤسسات تحصیلات عالی افغانستان چه نقشی را می‌تواند در انکشاف علمی این کشور داشته باشد؟ در ارتباط به این پرسش« این مقاله با روش تحلیلی ـ توصیفی از طریق منابع کتابخانه‌ای به بررسی نقش شایسته سالاری در انکشاف علمی می‌پردازد.» یافته‌های این تحقیق نشان می‌دهد که شایسته سالاری مبتنی بر معیارهای شایستگی اسلامی و معیارهای قانونی در مؤسسات تحصیلات عالی فواید زیادی در جهت انکشاف علمی داردکه از آن جمله می‌توان، تحقیق و پژوهش محوری، انکشاف و پرورش استعدادها، تحقق عدالت، خلاقیت و نوآوری، تولیدانگیزه و ایجاد امیدواری را از مزایای آن برشمرد که هرکدام می‌تواند تحول و پیشرفت عظیمی در عرصه علم و دانش و  انکشاف آن خلق نمایند. بنابراین محصول مؤسسات تحصیلات عالی شایسته سالار، خروجی موفق و شایسته‌ای است که این خروجی سبب رشد و انکشاف علمی در کشور می‌گردد.

واژگان کلیدی: شایستگی، شایسته سالاری، انکشاف علمی، مؤسسه تحصیلات عالی، پوهنتون

مقدمه

انکشاف علمی یکی از دغدغه های مهمی بشریت است که تمام جوامع برای انکشاف و رشد علمی تلاش می‌کنند. چون؛ انکشاف علمی تنها راهی است که فقط از این راه می توان به انکشاف سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و… رسید. این که کشورهای انکشاف یافته که به انواع انکشاف و پیشرفت دست یافته، در گام نخست از لحاظ علم و دانش به انکشاف رسیده و بعد  از آن شاهد انکشاف در بخش های دیگر بوده اند. پیشرفت های علمی در آن کشورها موجب اختراعات و نوآوری‌هایی گردیده که سرانجام آن منتهی به انکشاف شده است. یعنی هیچ کشور و هیچ جامعه‌ای قادر نیست که بدون انکشاف علمی به سایر انکشاف ها دست پیدا کنند. انکشاف علمی در تمام کشورها به خصوص در افغانستان از اهمیت بالای برخوردار است.

برای انکشاف علمی در افغانستان عوامل و زمینه های زیادی وجود دارد اگر به آن عوامل با تأمل پرداخته شود، بستر انکشاف علمی در این کشور فراهم می‌گردد. یکی از آن عوامل و  متغیرهای انکشاف علمی« شایسته سالاری» است، که در این مقاله نقش این متغیر بر انکشاف علمی در افغانستان با روش کتابخانه‌ای به بحث گرفته خواهد شد.

حالا پرسش این است که معیارهاى شایسته‌سالارى در افغانستان منحیث یک کشور اسلامی چیست و چه نقشی را در انکشاف علمی این کشور می‌تواند داشته باشد؟ در این مقاله سعی گردیده است که پاسخ مناسب در ارتباط این پرسش ارائه گردد.  برای یافتن مناسب‌ترین پاسخ‌، در ابتدا معیارهای شایستگی از منظر اسلام  و معیارهای شایستگی از نظر قانون تحصیلات عالی ملکی افغانستان(۱۳۹۴)  بصورت مقایسوی به بحث گرفته شده است. پس از آن فواید و کارکردهای شایسته سالاری در مؤسسات تحصیلات عالی و همین گونه تاثیر شایسته سالاری  در انکشاف علمی تحلیل گردیده است.  انتظار مى‌رود که این نوشتار باعث جلب توجه مسئولین مؤسسات تحصیلات عالی افغانستان گردیده  و فرهنگ شایسته سالاری را عملا ایجاد و در نهادینه سازی آن گام های ثمربخش بردارند تا این فرهنگ جایگزین فرهنگ رابطه سالاری شده و  انقلاب انکشاف علمی در کشور به وجود آید.

مفهوم شناسی

شایسته سالاری:  شایسته‌سالارى مرکب از دو کلمه «شایسته» و «سالار» است که شایسته در لغت به معناى شایان، درخور، لایق و سزاوار آمده است(عمید، ۱۳۸۳: ۷۸۳). «سالار» نیز به معناى سردار، رئیس، بزرگ، پیشرو و قافله و لشکر مى‌باشد(همان:۱۱۵۰).  بنابراین، شایسته‌سالارى در لغت به معناى پیشرو بودن از لحاظ لیاقت و شایستگى‌هاست. به بیان دیگر، شایستگى در لغت به معناى «داشتن توانایى، مهارت، دانش، لیاقت و صلاحیت» است (حق پناه،۱۳۸۰: ۱۹۳).  اما در اصطلاح، شایسته‌سالارى عبارت است از: انتخاب و انتصاب کادرعلمی شایسته،  مدیران شایسته و کارکنان شایسته بر اساس تجربه کاری، قابلیت‌هاى معنوى و  علمى و فنى و  اجرایی(اسدسنگابی، ۱۳۸۱: ۲۵)  به عبارت دیگر، شایسته‌سالارى عبارت است از: استخدام افرادى که از نظر «آگاهى و توانایى» شایستگى لازم را دارند( بقره، آیه:۲۴۷). شایسته‌سالارى مجموعه‌اى است از باورها، توانایى‌ها، دانش، مهارت، خصوصیات شخصى و شخصیتى و علایق فرد یا هوشمندى و استعداد که بعضى بیشتر قابل یادگیرى و برخى دیگر نیز کمتر قابل یادگیرى هستند(میزگرد، ۱۳۸۴: ۴).

مؤسسه تحصیلات عالی: منظور از مؤسسه تحصیلات عالی پوهنتون و انستیتوت تحصیلات عالی است که جهت پرورش و تربیه کادرهای علمی به درجه های تحصیلی لیسانس و بالاتر از آن و تحقیقات علمی فعالیت می نماید(بنداول، ماده سوم؛ قانون تحصیلات عالی).

پوهنتون: پوهنتون از دو کلمه پشتو«پوه» و «تون» ترکیب یافته است که پوه در لغت به معنای دانایی و آگاهی و تون به معنای جای و مکان است که این واژه در بندچهارم، ماده سوم قانون تحصیلات عالی چنین تعریف شده است:« پوهنتون مؤسسه تحصیلی است که حداقل دارای شش پوهنځی، محل مناسب معیاری، ۳۰% استادان دارای سویه تحصیلی دکتورا(PHD) و رتبه علمی پوهندوی یا بالاتر از آن بوده، نصاب درسی معیاری، فعالیت های تحقیقاتی، مراکز انسجام تحقیقات علمی، مجله علمی، کتابخانه، سهولت های انترنیتی، لابراتوارهای فعال، لیلیه، امکانات ورزشی و مرکز تکنالوژی معلوماتی، حداقل یک برنامه ماستری و یا بالاتر ازآن را دارا می‌باشد.»

انکشاف علمی: انکشاف علمی از دو کلمه‌ی «انکشاف» و «علم» ترکیب یافته است که علم در لغت به معنای دانستن، یقین کردن، معرفت، دانش آمده است(عمید، ۱۳۸۳: ۸۷۱) و انکشاف در لغت به معنای برهنه شدن، آشکارشدن و پدیدار شدن می‌باشد(عمید، ۱۳۸۱:۳۵۳) که معادل واژه انگلیسی آن (Development) است به معنای رشد، گسترش، توسعه و عمران به کار رفته است.

هدف اصلی انکشاف، داشتن انسانهای شایسته، سالم، توانمند و ماهر است که تمامی زمینه های تعلیم و تربیه، صحت و درمان را شامل شود. براساس معیارهای جهانی، در هرسطحی از انکشاف سه گزینه برای مردم، ملاک عمل است:

الف) رسیدن به یک زندگی طولانی و توأم با سلامت؛ ب) کسب علم و مهارت و ج) دسترسی به منابع که برای داشتن یک زندگی شایسته و مطلوب مورد نیاز است( متوسلی و آهنچیان، ۱۳۹۲: ۹۸)

دانشمندان زیادی به تعریف اصطلاحی این واژه پرداخته است که این مقاله گنجایش همه آن تعاریف را ندارد، تنها به تعریف اصطلاحی دو تن از جامعه شناسان توسعه اشاره می‌شود:

دکترحسین عظیمی؛ انکشاف را به مفهوم بازسازی جامعه بر بنیاد بینش ها و اندیشه های جدید تعریف می‌کند. این اندیشه ها و بینش‌های نو در عصر مدرن به معنای «علم باوری»؛ «انسان باوری» و «آینده باوری» به کار رفته است که برای رسیدن به انکشاف لازم است که در ابتدا به درک وفهم این مفاهم اهتمام و سپس به شرح و بسط آن اقدام گردد. وی علاوه می‌کند که به منظور تحقق عملی این مفکوره ها و اندیشه ها ایجاد نهادهای جدید ضرورت است( دانشور، http//aftab.com)

از نظر برنشتاین انکشاف عبارت است از :«تلاش برای توسعه بار ارزشی دارد که کم‌تر کسی با آن مخالف است. اشتیاق برای غلبه بر سؤ تغذیه، فقر و بیماری که از شایعترین و مهمترین دردهای بشری هستند ازجمله اهداف توسعه به شمار می رود»( ازکیا و غفاری، ۱۳۸۴: ۲۳).

پیشینه تحقیق: بر اساس جستجوی انجام شده، تاکنون در زمینه شایسته سالاری در مؤسسات تحصیلات عالی و نقش آن در انکشاف علمی در افغانستان، تحقیقی صورت نگرفته و اگر احیانا تحقیقی انجام شده باشد، نویسنده قاصر، قادر به دریافت آن نشده است. ولی موضوع شایسته سالاری در حوزه های دیگر از ابعاد گوناگون مورد بررسی  قرار گرفته است که به عنوان نمونه به برخی از آنها اشاره می‌شود: مهدی‌نصر”اصفهانی” و علی‌نصر”اصفهانی” در سال ۱۳۸۹ مقاله‌ای را تحت عنوان «شایسته سالاری در مدیریت جامعه با تأکید بر اندیشه های سیاسی امام علی ع »؛ اسدالله “گنجعلی”، مرتضی “تیموریان” و محمد”عبدالحسین‌زاده” مقاله‌ای را در سال ۱۳۹۲ تحت عنوان«بررسی معیارهای شایستگی درقرآن» و صلاح الدین ابراهیمی و همکاران او در سال ۱۳۹۹ مقاله‌ای را با عنوان« شناسایی شایستگی ها و توانمندی‌های مورد نیاز و ارائه مدلی برای سنجش و ارزیابی شایستگی ها» نوشته اند. اما در این مقالات به نقش شایسته سالاری در انکشاف علمی نپرداخته است.

معیارهای شایستگی در اسلام

دین اسلام دینی است جامع و کامل که شایستگی در آن جایگاه رفیع دارد که  در اینجا به معیارها و ملاک های شایستگی از منظر قرآن که مقدس‌ترین و معتبرترین کتاب این دین است پرداخته می‌شود:

  1. ایمان: ایمان و اعتقاد یکی از معیارها و ویژگی‌های شایستگی است که در قرآن چنین می فرماید: لَیْسَ الْبِرَّ أَن تُوَلُّواْ وُجُوهَکُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ وَلَـکِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللّهِ وَالْیَوْمِ الآخِرِ وَالْمَلائِکَهِ وَالْکِتَابِ وَالنَّبِیِّینَ (بقره: ۱۷۷)؛« نیکوکارى آن نیست که روى خود را به سوى مشرق یا مغرب بگردانید، بلکه نیکى و شایستگى در آن است که کسى به خدا و روز آخرت و فرشتگان و کتاب آسمانى و پیامبران ایمان آورده باشد.». اینکه ایمان چرا سبب شایستگى مى‌شود دلیل آن واضح است که هدف مؤمن مشخص و مسیری که او را به هدف و مقصدش مى‌رساند روشن است. مؤمن هیچ‌گاه از راه مستقیم منحرف نمی‌شود. دقیقا کسی واقعا مؤمن است، در ارتباط با جامعه و در ارتباط با مسئولیت خود صادق بوده و هرگز تلاش نمى‌کند که جامعه و مردم را با نیرنگ و حیله در راستاى منافع خود، سوق دهد. در مقابل، افراد غیرمؤمن در صدد توجیه دیگران در جهت منافع شخصی خودش است . آیه دیگرى که بیانگر شایستگى افراد مؤمن نسبت به افراد غیرمؤمن مى‌باشد، آیه ۲۲ سوره ملک است که مى‌فرماید: َفَمَن یَمْشِی مُکِبّآ عَلَى وَجْهِهِ أَهْدَى أَمَّن یَمْشِی سَوِیّآ عَلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ؛ «آیا کسى که به رو افتاده حرکت مى‌کند، به هدایت نزدیک‌تر است، یا کسى که راست قامت در صراط مستقیم گام برمى‌دارد و پیش مى‌رود؟» چنانچه روشن است این آیه افراد مؤمن و کافر را با هم مقایسه مى‌کند. تعدادی ، مصداق آن دو (مؤمن و کافر) را پیامبر و ابوجهل مى‌دانند(مکارم شیرازی، ۱۳۶۲: ۳۴۹).

شهید مطهّرى در باره ایمان چنین مى‌نویسد: «علم بدون ایمان تیغى است در کف زنگى مست؛ چراغى است در نیمه شب در دست دزد براى گزیده‌تر بردن کالا.»(مطهری، ۱۳۷۹: ۳۵)

بنابراین ایمان منحیث یکی از ویژگی‌های مهم کادرعلمی و اداری مراکز تحصیلی در نظر گرفته شود تا در کنار انکشاف علمی فرزندان با ایمان در پوهنتون ها تربیه و تحویل جامعه گردد. علما و دانشمندان مؤمن در جوامع اسلامی جایگاه بلند دارد. این ویژگی سبب تشویق مردم به فراگیری علم و دانش شده و زمینه گسترش اندوخته‌های علمی آنها فراهم می‌شود.

  1. تقوا: خداوند در قرآن کریم در خصوص تقوا چنین مى‌فرماید: یَا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاکُم مِن ذَکَرٍ وَأُنثَى وَجَعَلْنَاکُمْ شُعُوبآ وَ قَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِندَاللَّهِ أَتْقَاکُمْ (حجرات: ۱۳)؛ «اى مردم! ما شما را از یک مرد و زن آفریدیم و شما را تیره‌ها و قبیله‌ها قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید، اینها ملاک شایستگى نیست، گرامى‌ترین (شایسته‌ترین) شما نزد خداوند با تقواترین شما است.» در این آیه با صراحت بیان شده است که شایستگى در اصل و نسب نیست، بلکه معیار شایستگى تقوا و پرهیزگاری است. این معیار می‌تواند در پوهنتون‌های افغانستان باعث اخوت اسلامی و وحدت ملی شده و مانع بروز انواع تعصبات گردد.
  2. علم: علم و آگاهی در قرآن کریم دارای جایگاه ویژه است. چنانچه خداوند در قرآن شریف می‌فرماید:(قُلْ هَلْ یَسْتَوِی الَّذِینَ یَعْلَمُونَ وَالَّذِینَ لَا یَعْلَمُونَ) (زمر: ۹)؛ آیا کسانى که مى‌دانند و کسانى که نمى‌دانند یکسانند؟ با توجه به محتوای این آیه علم و دانایی یکی از معیارهای شایستگی است؛ یعنی کسانی علم دارد نسبت به کسانی که بدون علم است، در موقعیت برتر در نزد خداوند قرار دارد.

در مورد شایستگی عالم نسبت به غیر عالم، آیات فراوان  وجود دارند که  از آن جمله  فقط در چند آیه اشاره می‌شود: (أَفَمَن یَهْدِی إِلَى الْحَقِّ أَحَقُّ أَن یُتَّبَعَ أَمَّن لاَّ یَهِدِّیَ إِلاَّ أَن یُهْدَى فَمَا لَکُمْ کَیْفَ تَحْکُمُونَ) (یونس: ۳۵)؛ «آیا کسى که به سوى حق رهبرى مى‌کند سزاوارتر است مورد پیروى قرار گیرد یا کسى که راه نمى‌نماید، مگر آنکه خود هدایت شود؟ شما را چه شده؟ چگونه داورى مى‌کنید؟»

(وَعِندَهُ مَفَاتِحُ الْغَیْبِ لاَ یَعْلَمُهَا إِلاَّ هُوَ وَیَعْلَمُ مَا فِی الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَمَا تَسْقُطُ مِن وَرَقَهٍ إِلاَّ یَعْلَمُهَا) (انعام: ۵۹)؛ «و کلیدهاى غیب تنها نزد اوست، جز او کسى آن را نمى‌داند و آنچه در خشکى و دریاست مى‌داند.»

(یَعْلَمُ مَا یَلِجُ فِی الْأَرْضِ وَمَا یَخْرُجُ مِنْهَا وَمَا یَنزِلُ مِنَ السَّمَاء وَمَا یَعْرُجُ فِیهَا) (سبأ: ۲)؛ «آنچه در زمین فرو مى‌رود و آنچه از آن برمى‌آید و آنچه از آسمان فرو مى‌شود و آنچه در آن بالا مى‌رود همه را مى‌داند.» همین علم جامع و کامل خداوند از قلمرو مدیریتى خود باعث شده است که افراد خاصى (پیامبران ) را که مى‌توانند از پس کارها به درستى برآیند، به عنوان مدیر، براى انجام کارها مسئولیت دهد: (اللّهُ أَعْلَمُ حَیْثُ یَجْعَلُ رِسَالَتَه) (انعام: ۱۲۴) و هر چیز را در جایگاه اصلى خودش قرار دهد؛

لازم به یادآورى است که اگر ما در مسائل امامت، معتقدیم که ائمّه اطهار :، نسبت به افراد دیگر شایسته‌ترند، یکى از دلایلمان وجود همین معیار یعنى علم و همچنین معیار «عدالت» است که در ادامه، مورد بررسى قرار مى‌گیرد. با توجه به اینکه آنان نزد هیچ کسى جز پیامبر اکرم تعلم  نکرده‌اند(اصفهانی، ۱۳۳۴: ۵۳۳). در عین حال، از همه افراد عصر خود عالم‌تر و همچنین از همه آنان عادل‌تر بوده‌اند(مجلسی، ۱۳۶۲: ۲۲۷). حضرت امام علیع در مورد انتخاب افراد در تمام سطوح حکومتی به مالک اشتر دستور داده است که به اصل شایستگی توجه و از انتخاب و انتصاب کسانی که شایستگی و اهلیت کار را ندارند پرهیز شود( میثم، ۱۳۸۵: ۴۵۴).

همچنان به مالک اشتر دستور دیگری داده  است که با دانشمندان زیاد رفت و آمد کند، یعنی راجع به احکام شرعی و قوانین دینی با آنها صحبت کند، و با مردمان دانا یعنی کسانی که خداشناس، و در میان بندگان و شهرها به اسرار الهی آشنا (همان: ۴۵۷). از مجموع آیات و روایات این موضوع استنباط می‌شود که در دین اسلام میان عالم و جاهل و دانا و نادان فرق است. پس با توجه به این معیار باید علما، دانشمندان، متخصصان و آگاهان مورد حمایت قرار گیرد و از شایستگی ها و ظرفیت های علمی آنها در مؤسسات تحصیلات عالی استفاده صورت گیرد. حمایت از عالم در حقیقیت به معنای حمایت از علم است. در جامعه هرقدر علاقمندان و حامیان علم و دانش بیشتر باشد به همان پیمانه علم رشد و انکشاف پیدا می‌کند.

  1. عدالت: عدالت از ویژگی های دیگر شایستگی است؛ یعنى عادل نسبت به ظالم، شایسته‌ است( اصفهانی، ۱۳۳۴: ۵۳۳) بنابراین وقتى خداوند حضرت ابراهیم را مورد امتحان  قرار داد و ایشان هم از بوته آزمون موفقانه بیرون آمد، خداوند خطاب به او فرمود: من شما را امام قرار دادم: (وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِیمَ رَبُّهُ بِکَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّی جَاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِمَامآ.) (بقره: ۱۲۴) حضرت ابراهیم گفت: خدایا فرزندانم چه؟ آیا آنها را نیز به عنوان امام و پیشوا منصوب مى‌فرمایى؟ خداوند در جواب فرمود : مدیرانى را که من منصوب مى‌کنم باید عادل باشند، و چون فرزندان شما عادل نیستند، بلکه ظالم مى‌باشند، نمى‌توانند این مقام را تصاحب کنند. (قَالَ لاَ یَنَالُ عَهْدِی الظَّالِمِینَ.) از این آیه شریفه چنین استفاده مى‌شود که یکى از معیارهاى شایستگى، عدالت است؛ یعنى مسئول و استادی که عادل است شایسته است. اگر مدیران و مسئولان مؤسسات تحصیلات عالی در مورد استادان پوهنتون عدالت را رعایت کند و همین گونه استادان در زمینه تشویق و تنبیه و نمره دهی محصلان اصل عدالت را در نظر گیرند؛ فضای عادلانه در مؤسسات حاکم می‌شود. این فضا باعث آرامش روحی و روانی شده و فرایند یاددهی و یادگیری را تقویت می‌کند. زمانی که یک استاد اندوخته های علمی خود را باکمال آرامش به محصلان منتقل می‌کند و از طرف دیگر محصلان با روح و روان آرام مطالب علمی را جذب می‌کنند؛ محصول این فرایند قطعا محصولی است علمی و مفید که این خود زمینه رشد و انکشاف علمی را رقم می‌زند. بنأ ایجاب می‌کند که استادان عادل در مؤسسات تحصیلات عالی مورد حرمت قرار گیرد.
  2. ۵. راست‌گویى: راست‌گویی در قرآن و دین مبین اسلام از اهمیت بسیار زیاد برخوردار است و از معیارهای شایستگی پنداشته می‌شود. این معیار در آیات زیادی از قرآن کریم آمده است. به گونه مثال؛ خداوند خطاب به پیامبر اکرم مى‌فرماید: اگر تو منحیث یک پل واسطه سخنانم  را  صحت و سالم و درست به مردم  نرسانى و چیزى را بگویى که من آن را نگفته‌ام؛ یعنى «راستگو» نباشى، من رگ‌هاى قلبت را مى‌زنم و سرت را از تنت جدا مى‌کنم: (وَلَوْ تَقَوَّلَ عَلَیْنَا بَعْضَ الْأَقَاوِیلِ لَأَخَذْنَا مِنْهُ بِالْیَمِینِ  ثُمَّ لَقَطَعْنَا مِنْهُ الْوَتِینَ فَمَا مِنکُم مِّنْ أَحَدٍ عَنْهُ حَاجِزِینَ) (الحاقه: ۴۴ـ۴۷)؛ «و اگر او پاره‌اى گفته‌ها بر ما بسته بود، دست راستش را سخت مى‌گرفتیم؛ سپس رگ قلبش را پاره مى‌کردیم؛ و هیچ یک از شما مانع از عذاب او نمى‌شدید.»

آیات زیادی در مورد راستگوی در قرآن کریم آمده است که از مجموع آن آیات در باره راست‌گویی آمده چنین استنباط می‌شود که راست‌گویی به عنوان یکی از معیارهای مهم شایستگی مطرح است و این ویژگی موجب پیشرفت امور می شود. راستی و صداقت در امور علمی یک امر بسیار مهم است. ارائه و تدریس مطالب علمی باید بدون حب و بغض شخصی؛ یعنی آنچه هست باید صورت گیرد. اگر استادان پوهنتون با کمال صداقت و راستگوی در انتقال و انتشار موضوعات علمی تلاش نمایند؛ کیفیت و تاثیرگذاری تدریس آنها بیشتر شده و از سرقت‌های علمی جلوگیری می‌شود. یکی از دلایل عدم انکشاف علمی در افغانستان سرقت علمی است. اگر به جای سرقت علمی به نوآوری‌های علمی توجه شود، صداقت و راستی در مسایل علمی در نظر گرفته شود در رشد و پیشرفت علم تاثیر به سزا خواهد داشت. پس استادان راستگو شایسته حمایت است.

  1. بصیرت: بصیرت امرى است درونى، ذاتى و خدادادى؛ یعنی اکتسابی نیست، بلکه از راه تزکیه نفس و تقویت معنویات در وجود انسان به مرحله شکوفایی می‌رسد. به بیان دیگر، مقصود از بصیرت، احساس ویژه‌اى (نور) است که پرورش و بالندگی آن انسان را به انجام کار از طریق دیگران قادر مى‌سازد و هنر و مهارت مدیریت را در انسان می آفریند(محمدی‌ری‌شهری، ۱۳۷۴: ۴۷) از منظر قرآن کریم، کسانى که واجد این ویژگی« بصیرت»  باشند، نسبت به کسانى این امتیاز را ندارد، از شایستگى بیشترى برخوردار بوده و مى‌توانند نقش تعیین‌کننده در انکشاف و پیشرفت جامعه در سطوح مختلف داشته باشند. خداوند در قرآن مى‌فرماید: (أَوَ مَن کَانَ مَیْتآ فَأَحْیَیْنَاهُ وَجَعَلْنَا لَهُ نُورآ یَمْشِی بِهِ فِی النَّاسِ کَمَن مِثَلُهُ فِی الظُلُمَاتِ لَیْسَ بِخَارِجٍ مِنْهَا) (انعام: ۱۲۲)؛ «آیا کسى که مرده دل بود و زنده‌اش گردانیدیم و براى او نورى پدید آوردیم تا در پرتو آن در میان مردم راه برود، چون کسى است که گویى گرفتار در تاریکى‌هاست و از آن بیرون آمدنى نیست؟». بصیرت منحیث ملاک شایستگی برای یک استاد پوهنتون بسیار مهم است. استاد پوهنتون در کنار دانش باید بنیش هم داشته باشد. دانش توأم با بنیش می‌تواند راهگشا باشد. اگر استادان و محصلان اهل بنیش در مراکز تحصیلی مورد توجه و حمایت قرار گیرد؛ در حقیقت گامی به سوی انکشاف علمی برداشته شده است.
  2. اخلاق حسنه و نیکو: اخلاق نیکو در قرآن و در اسلام مورد تاکید زیاد قرار گرفته و از جایگاه ویژه برخوردار است، بنابراین یکی از معیارهای شایستگی اخلاق نیکو است. یعنی اینکه؛ انسان های که دارای اخلاق حسنه اند، نسبت به انسان‌های که این خصوصیت را ندارند، در رهبری و مدیریت یک نهاد، یا یک سازمان و یا یک جامعه قابلیت و موفقیت بیشتر دارد. چنانچه انبیا و اولیا  در دوران رسالت شان با مردم با خوش روی خاص رفتار می‌کردند  و بخصوص خاتم انبیا حضرت محمد مصطفیص با برخورد شایسته و پسندیده اش توانست «آن مردم نیمه‌وحشى و تندخو و بداخلاق و پراکنده را به خود جذب کند و از آنها امتى متحد و نیرومند و نمونه بسازد.» (محمدی‌ری‌شهری، ۱۳۷۴: ۶۶) و این سیره مبارک رسول اعظم مى‌تواند الگوى خوبی برای ما پیروانش است، قسمی که خداوندج در قرآن کریم می فرماید: (لَقَدْ کَانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَهٌ حَسَنَهٌ.) (احزاب: ۲۱).

از نظر قرآن عظیم الشأن ، مهمترین عامل جاذبه پیامبر اسلام محمد مصطفیص  که موجب گرایش بی سابقه مردم به سوی دین مبین اسلام شدند، برخوردهاى  شایسته و اخلاق حسنه ایشان بودند. قرآن کریم در این‌باره مى‌فرماید: (فَبِمَا رَحْمَهٍ مِنَ اللّهِ لِنتَ لَهُمْ وَلَوْ کُنتَ فَظّآ غَلِیظَ الْقَلْبِ لاَنفَضُّواْ مِنْ حَوْلِکَ) (آل‌عمران : ۱۵۹)؛ «پس به برکت رحمت الهى با آنان نرمخو و پرمهر شدى و اگر تندخو و سخت‌دل بودى قطعآ از پیرامون تو پراکنده مى‌شدند.» اخلاق نیکو برای هرکس به خصوص برای استادان و مسئولان پوهنتون کارآیی مثبت زیادی دارد که یکی از آن کارآیی‌ها این است که اخلاق نیکوی یک استاد سبب تقویت تعامل سازنده و روابط موثر میان استاد و محصلان می‌شود که این تعامل و روابط موجب افزایش بهره گیری محصلان از علم و دانش استاد می‌گردد. اگر استادی دارای این ویژگی نباشد قطعا میان او و محصیلانش دیواری بلندی به وجود می‌آید که این دیوار مانع گسترش علم و دانش می‌شود.

  1. قاطعیت در تصمیم‌گیری: یکى از معیارهاى شایستگى و شایسته‌سالارى، «قاطعیت» است. منظور از قاطعیت این است که کسى در اداره سازمان و افراد تحت مدیریت خود و همچنین در تصمیم‌گیرى قاطع بوده و هیچ‌گونه ضعف و تردیدى از خود نشان ندهد. به عبارت دیگر، منظور از قاطعیت در اینجا این است که وقتى تمامى جوانب قضایا مورد بررسى قرار گرفتند، آنچه را که تصمیم گرفت «و صلاح تشخیص داد باید قاطعانه انجام دهد.» (محمدی‌ری‌شهری، ۱۳۷۴: ۸۱) از نظر اسلام، کسى که این ویژگى را داشته باشد نسبت به کسانى که فاقد آن هستند، براى تصدى امور شایستگى بیشترى دارد. بر اساس همین ویژگى و معیار، حضرت علىع در نامه خود به مالک اشتر توصیه مى‌کند که براى قضاوت افرادى را برگزیند که قاطع باشند: «و اصرمهم عند اتضاح الحکم»؛ و قاطع‌ترین آنها را هنگامى که حکم معلوم شد انتخاب کن(نهج‌البلاغه، ۱۳۷۹: نامه۵۳). خداوندج در قرآنکریم نیز مى‌فرماید: (فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَکَّلْ عَلَى اللّهِ.) (آل‌عمران: ۱۵۹) بر اساس توصیه امام و آیه شریفه، کسى در حکومت اسلامى شایستگى قضاوت و اداره جامعه را دارد که قاطع باشد؛ یعنى مدیر شایسته کسى است که در عین حالی که نرمش داشته باشد، برش هم داشته باشد. در مؤسسات تحصیلات عالی برای تحکیم شایسته سالاری ایجاب می‌کند که از مسئولان و استادان قاطع حمایت شود؛ البته قاطعیتی که مبتنی بر عقلانیت باشد. اگر استادان در روند تدریس، روند یاددهی و یادگیری با اتخاذ تصامیم عالمانه با قاطعیت و جدیت رفتار نمایند، تدریس آنها یک تدریس اثربخش و مفید خواهد بود. رشد و شگوفایی توانایی فراگیران بستگی به کیفیت تدریس دارد. هر قدر توانایی‌های فراگیران شگوفا شود به همان اندازه بساط علم و دانش گسترش پیدا می‌کند.
  2. ایجاد امیدوارى: هدف از ایجاد امیدوارى این است که انسان، هم خود امیدوار باشد و هم دیگران را به تحقق اهداف امیدوار کند. از این رو آرزو و امید و ایجاد امیدواری در اسلام به عنوان معیار شاسیتگی مورد تاکید قرار گرفته است؛ زیرا امید و آرزو عامل اساسی و محرک پرقدرت چرخه های زندگى انسان در ابعاد اقتصادى، سیاسى، اجتماعى و فرهنگى است. امید و آرزو ازنعمت‌هاى بزرگ الهى است که سبب سعی و تلاش انسان در عرصه مختلف زندگی می شود(محمدی‌ری‌شهری،۱۳۷۴: ۹۹) پیامبر گرامی اسلام حضرت محمد مصطفیص در مورد مى‌فرماید: «آرزو براى امت من رحمت است. اگر آرزو نبود، هیچ مادرى فرزندش را شیر نمى‌داد و هیچ کس درختى نمى‌کاشت.»

خداوند مهربان در قرآن در مورد ناامیدی چنین می‌فرماید: (قُلْ یَا عِبَادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِن رَّحْمَهِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعآ) (زمر : ۵۳)؛ «بگو اى بندگان من که بر خویشتن زیاده‌روى روا داشته‌اید، از رحمت خدا ناامید مشوید. در حقیقت، خدا همه گناهان را مى‌آمرزد.»

با توجه به آیات قرآنی و روایات متعدد اسلامی، امیدواری و ایجاد امیدواری از معیارهاى مهم شایستگى است. مدرسان و استادان باید هم خودشان امیدوار باشند و هم بذر امید را در ذهن فراگیران و محصلان کاشته و آن را آبیارى نمایند. امید انسان را به سعی و تلاش وا می‌دارد. زمانی که فراگیران علم و دانش در این مسیر به کوشش روی می آورند، نتیجه آن جز رشد و انکشاف علمی چیز دیگری بوده نمی‌تواند. پس استادی که واجد این ویژگی باشد، حمایت از او به معنی حمایت از سعی و تلاش است. رشد و توسعه علوم نیاز به کوشش دارد و به آسانی بدست نمی‌آید.

  1. صبر و استقامت: صبوری و پایداری در اسلام اهمیت والای دارد و از معیارهاى شایستگى در اسلام پنداشته می‌شود. خداوند در مورد صبر و استقامت آیات زیادی را نازل کرده است که در این مقاله قابل گنجایش نیست.

آیت‌اللّه مکارم شیرازى مى‌فرماید: «براى انجام کارهاى مهم اجتماعى، مخصوصآ ایجاد یک انقلاب وسیع و گسترده در تمام شئون زندگى، قبل از هر چیزى یک نیروى صبور و مصمم انسانى لازم است که با اعتقاد راسخ، و آگاهى کامل، و تعلیمات لازم فکرى و فرهنگى، و پرورش‌هاى اخلاقى، براى این کار ساخته شده باشد. و این دقیقآ کارى بود که پیغمبر اسلامص در مکه در سال‌هاى نخستین بعثت، بلکه در تمام دوران عمرش انجام داد، و به همین دلیل و به خاطر وجود همین زیر بناى محکم، نهال اسلام به سرعت نمو کرد، و جوانه زد، و شاخ و برگ آورد.» (مکارم شیرازی، ۱۳۶۲: ۲۰۹).

فراگیری علم و آگاهی به زمان طولانی نیاز دارد. نهال علم و دانش افزون بر اینکه برای رشد و نمو ظرفیت و استعداد خاصی را می‌طلبد، به پرورش و مراقبت جدی هم ضرورت دارد تا به یک درخت پرثمر تبدیل شود. مراقبت نهال علم و دانش استقامت و پایداری می‌خواهد و برای مراقبت و پرورش آن هزینه لازم است. هزینه علم و دانش که شامل وقت، پول و امکانات می‌شود، این هزینه را با حوصله‌مندی و علاقمندی باید پرداخت. کسانی که در امر فراگیری علم و دانش هزینه می‌کند، استقامت و پایداری به خرچ می‌هند، بدون شک که در رشد و انکشاف علم کمک می‌کنند. پس بنابراین افراد صبور شایسته حمایت است.

معیارهای شایستگی در قانون تحصیلات عالی افغانستان

قانون تحصیلات عالی ملکی افغانستان که در سال ۱۳۹۴ در زمان حکومت محمداشرف غنی رئیس جمهور سابق این کشور تدوین گردیده است، برای شایستگی معیاهاری مفیدی را لحاظ کرده است. اگر به آن معیارها عمل شود، اعتبار مؤسسات تحصیلات عالی این کشور در سطح ملی و بین المللی افزایش و راه برای رشد و انکشاف علمی هموار می‌شود. با این وصف، این قانون خالی از کاستی هم نیست؛ چون در زمان حضور کشورهای غربی ساخته شده است به معیارهای مهم اسلامی از جمله ایمان و تقوا کم‌تر پرداخته شده است. در حالی که ایمان و تقوا و سایر معیارها اسلامی در کشورهای اسلامی در اولویت است. اگر در مؤسسات تحصیلات عالی افغانستان این معیارها مورد توجه قرار گیرد، دقیقا خروجی آن مورد استقبال و پذیرش بیشتر جامعه قرار می‌گیرد. آثار علمی استادان مخاطبان زیادی پیدا می‌کند، فارغ التحصیلان پوهنتون ها صاحب جایگاه بهتر اجتماعی می‌شود، فاصله میان پوهنتون و مدرسه از بین می‌رود. کشوری از لحاظ علمی موفق است که میان مراکز علمی آن هم‌سوی و هماهنگی وجود داشته باشد. تقابل مراکز علمی اثرات زیان بار در پی دارد.

در اینجا به معیارهای شایستگی از نظر قانون تحصیلات عالی افغانستان اشاره می‌شود:

۱.سند تحصیلی: در قانون تحصیلات عالی ملکی افغانستان، سند تحصیلی یکی از معیاری های شایستگی در نظر گرفته شده است. هیچ شخصی بدون داشتن سند تحصیلی کم از کم ماستری نمی تواند به حیث استاد پوهنتون برگزیده شود. چنانچه در بند اول، ماده(۳۷) این قانون آمده است: «شخصی به حیث پوهنیار پذیرفته می‌شود که سند تحصیلی ماستری از برنامه حضوری مؤسسه تحصیلات عالی داشته باشد.»

۲.درجه تحصیل: درجه تحصیل از معیارهای مهم شایستگی در قانون تحصیلات عالی شمرده می شود؛ یعنی اشخاصی که دارای درجه تحصیلی بالا اند نسبت به اشخاصی که درجه تحصیل شان پائین اند از امتیاز و جایگاه  بالاتر برخوردار می باشند. در بند اول، ماده (۳۸) قانون مذکور آمده است که:« شخصی به حیث پوهنمل پذیرفته می‌شود که سند تحصیلی دکتورا(PHD) از برنامه حضوری مؤسسه تحصیلات عالی داشته باشد.»

۳.فیصدی نمرات: داشتن فیصدی اوسط نمرات بالا در دوره تحصیل از معیارهای دیگری شایستگی در قانون تحصیلات عالی است. متقاضیان بست استادی پوهنتون علاوه بر داشتن سند تحصیلی، اوسط نمرات دوره تحصیل شان حداقل ۸۰% باشد و همچنان در دوره تحصیل ناکامی نداشته باشد. این معیار در بند هفتم، ماده (۳۷) قانون تحصیلات عالی افغانستان صراحت دارد.

۴.شهرت وسابقه نیک: شهرت و سابقه نیکو نیز از معیارهای شایستگی در قانون تحصیلات عالی مورد توجه قرار گرفته است. مطابق بند هشتم، ماده (۳۷) این قانون؛ شخصی شانس حضور در محیط اکادمیک منحیث استاد را دارد که محکوم به جرایم اخلاقی و جنایی نباشد.

۵.رتبه علمی: رتبه علمی در قانون تحصیلات عالی افغانستان جایگاه رفیع داشته و امتیازات معنوی و مادی برای رتبه علمی در این قانون لحاظ شده است. بنابراین رتبه علمی از معیاری مهم شایستگی استادان پوهنتون محسوب می‌شود. در ماده (۲۴) این قانون در پیوند به انتخاب رئیس پوهنځی چنین دستور داده است: « رئیس پوهنځی از میان استادان(پوهاند، پوهنوال و پوهندوی) پوهنځی مربوطه به پیشنهاد وزیر تحصیلات عالی و منظوری رئیس جمهور برای مدت پنج سال تعیین می‌گردد.»؛ هم‌چنان مطابق ماده (۲۹) این قانون آمر دیپارتمنت کم از کم دارای رتبه علمی پوهندوی باشد.

۶.تحقیق و پژوهش: تحقیق و پژوهش به حیث معیار شایستگی در قانون تحصیلات عالی اهمیت و ارزش والای دارد. ترفیع استادان از یک رتبه علمی به رتبه بالاتر تنها بستگی به تحقیق و پژوهش دارد. استادی می‌تواند ترفیع کند که تحقیق علمی و معیاری و متناسب با نیازهای علمی کشور انجام داده باشد. به گونه مثال مطابق ماده (۴۵) این قانون اگر استادی که رتبه علمی پوهنیار داشته باشد، بخواهد به رتبه علمی پوهنمل ترفیع کند، او ملزم به تحریر رساله عملی- تحقیقی؛ چهار اثر علمی چاپ شده در مجلات معتبر علمی و همچنان مکلف به تألیف یک جلد کتاب می باشد. در غیر آن به رتبه پوهنمل نایل شده نمی تواند.

۷.بلدیت با زبان خارجی: آشنای و تسلط با زبان های خارجی به‌خصوص زبان های زنده که بیشترین تکلم کننده را در سطح جهان داشته باشد، در قانون تحصیلات عالی افغانستان، یکی از معیارهای شایستگی مدنظر قرار گرفته است. قسمی که در بند سوم، ماده (۳۸) این قانون، یکی از شرایط پذیرش پوهنمل را تسلط داشتن به یکی از زبان های خارجی عنوان کرده است.

۸.تجربه کاری: در قانون تحصیلات عالی افغانستان به تجربه کاری نیز به عنوان معیار شایستگی توجه کرده است. چنانچه در انتخاب اعضای بورد ارتقای کیفیت و اعتباردهی در بند دوم، ماده (۵۴) این قانون چنین تصریح شده است: «اعضای بورد ارتقای کیفیت و اعتباردهی اکادمیک از میان استادانی انتخاب شود که حداقل ده سال تجارب در امور اکادمیک داشته باشد.».

۹.سلامتی: سلامتی جسمانی و روانی در گزنیش استادان پوهنتون مهم است و به این امر مهم قانون تحصیلات عالی به مثابه یک معیار شایستگی تمرکز کرده است. یکی از شرایط جذب و استخدام کادرعلمی مطابق بند نهم، ماده (۳۷) این قانون؛ داشتن صحت وسلامت جسمانی و روانی است.

جدول.۱ نمودار معیارهای شایستگی از نظر اسلام و قانون تحصیلات عالی ملکی افغانستان

معیارهای شایستگی در اسلام معیارهای شایستگی در قانون تحصیلات عالی ملکی افغانستان
ایمان سندتحصیلی
تقوا شهرت و سابقه نیک
علم درجه تحصیل
عدالت فیصد نمرات بالا
صداقت سلامتی
بصیرت رتبه علمی
اخلاق نیکو بلدیت با زبان خارجی
قاطعیت در تصمیم گیری تجربه کاری
ایجاد امیدواری تحقیق و پژوهش
صبر و استقامت  
کارکردهای شایسته سالاری

شایسته سالاری یکی از عوامل مهم پیشرفت و انکشاف دولت ها پنداشته می‌شود. با این دیدگاه اگر به کشور اسلامی افغانستان نگاه شود؛ می توان گفت که شایسته سالاری مناسب‌ترین گزینه برای انکشاف این کشور در همه ابعاد آن می‌باشد. امارت اسلامی افغانستان هم با پیش گرفتن سیاست اقتصاد محور، در تلاش انکشاف است. فلهذا یکی از شیوه ها برای رسیدن به این هدف شایسته سالاری است که این اصل در تمام نهادها مخصوصا مؤسسات تحصیلات عالی به مثابه یک فرهنگ نهادینه شود. شایسته سالاری دارای فواید و کارکردهای زیادی اند که در این مقاله  به برخی از آنها اشاره می‌شود:

۱.تعمیق و گسترش تحقیق و پژوهش:  مطابق ماده چهل و ششم قانون تحصیلات عالی افغانستان، اگر استادی که دارای رتبه علمی پوهندوی باشد و بخواهد به رتبه علمی پوهنوال ترفیع نمایند، برعلاوه شرایط دیگر مکلف به تحریر یک رساله علمی- تحقیقی و  تألیف یک کتاب درسی مورد نیاز می باشد. افزون برآن حداقل یازده اثر علمی چاپ شده در نشریه های علمی داخلی یا خارجی داشته باشد. پس یکی از کارکردهای شایسته سالاری، تعمیق و گسترش تحقیق و پژوهش است که برای رسیدن به انکشاف علمی، تحقیق و پژوهش ضرورتی است که کشف حقایق و پیشرفت علمی بدون آن ممکن نیست. با توجه به این اهمیت لازم است که مؤسسات تحصیلات عالی پژوهش محور شود و در جهت رشد و انکشاف تحقیق  تلاش صورت گیرد. البته رشد و گسترش تحقیق وابسته به شایسته سالاری است. اگر در مؤسسات تحصیلات عالی شایسته سالاری حاکم شود، به تحقیقات علمی به مثابه میعار شایستگی حرمت گذاشته شود، دقیقا زمینه برای انکشاف تحقیق فراهم شده، توانایی‌های اکتسابی بر ویژگی‌های انتسابی در قسمت دستیابی به آرزوها و انتظارات، ارجحیت پیدا می‌کند. توانایی‌های اکتسابی از طریق فراگیری علم به دست می‌آید. رشد و انکشاف علم هم منوط به گسترش تحقیقات علمی است.

۲.پرورش و انکشاف استعداد: مطابق نظریه سیستمی یکی از رسالت های مهم مراکز تحصیلی و تعلیمی منحیث اجزای نهاد تعلیم و تربیه، پرورش نخبگان و فرهیختگان جامعه است(سرمدی و صیف، ۱۳۹۹: ۴۷).

آدام اسمیت پدر علم اقتصاد، استعدادهای افراد را ثروت و سرمایه ارزشمند ملی دانسته، تأکید کرده است که در جهت پرورش و انکشاف استعدادها باید سرمایه‌گذاری صورت گیرد. وی می گوید تنها معلمان و استادان شایسته و تحصیل کرده می تواند استعدادهای شاگردان و محصلان را کشف و پرورش دهند و از آنان افراد محقق و متخصص بسازد(متوسلی و آهنچیان، ۱۳۹۲: ۶۷-۶۸).  بنأ انکشاف استعدادهای نخبگان از مزایای مهم شایسته سالاری است. ظرفیت ها و استعدادهای بالقوه زمانی به فعلیت می‌رسد که بستر مناسب برای آن وجود داشته باشد. مؤسسات تحصیلات عالی منحیث مراکز تولید علم بهترین بستر برای انکشاف استعدادها است مشروط بر اینکه در آن شایسته سالاری وجود داشته باشد و از ظرفیت ها و استعدادها درست مدیریت و درست مورد استفاد قرار گیرد. پس اگر استعدادها پرورش بیابد و انکشاف کند، یقنا که علم هم انکشاف می کند. اگر انکشاف علم را در گرو انکشاف استعداد فرض کنیم، این فرضیه یک فرضیه دقیق خواهد بود.

۳.تحقق عدالت: براساس دیدگاه مدیریت دموکراتیک وظیفه مدیریت باید به افراد شایسته داده شود. هرکسی نمی‌تواند یک مدیر موفق و کارآمد باشد؛ از این رو، برای مدیریت خوب و اثربخش، افراد شایسته باید شناسایی شوند و بر پایه شایستگی اکتسابی شناخته شده، انتخاب شوند نه بر پایه ویژگی های انتسابی و ارشدیت طبیعی(شمس، ۱۳۹۶: ۴۰۷).

گزنیش ها بر اساس  لیاقت و  شایستگی به صلاحیت های فنی تأکید می‌کنند. در این زمینه  از پروسجرها و شیوه های که قادرند کارآیی و لیاقت فرد را در کار مورد نظر به خوبی ارزیابی کنند، استفاده می‌شود. این سیستم ها نیازمند امتحانات هستند؛ اما برای بررسی تحصیلات و تجربه متقاضیان، از ارزیابی اجراات و  عملکرد و برگزاری امتحانات کتبی باید کار گرفته شود (سیدنقوی و عباس زاده، ۱۳۸۸: ۱۵۰). فلهذا یکی از کارکردهای شایسته سالاری تحقق عدالت است. چون در نظام های شایسته سالار افراد متناسب با لیاقت و اهلیت خود صاحب جایگاه می‌شود. در مؤسسات تحصیلات عالی اگر استادان و حتی محصلان متناسب به شایستگی و قابلیت شان مورد تشویق قرار گیرد، در عین حالی که این  امر سبب تأمین عدالت می شود، یک نوع آرامش روحی و روانی در محیط پوهنتون نیز ایجاد می‌شود که این آرامش، افراد را تشویق به سعی و تلاش در کسب علم و دانش می‌کند. ماحصل سعی و تلاش برای کسب علم و دانش، چیزی جز  رشد و انکشاف علم بوده نمی‌تواند.

۴.تولید انگیزه: تولید انگیزه از مزایایی دیگر شایسته سالاری است. در تولیدانگیزه معلمان و استادانی موفق است که خود مجهز به معیارهای شایستگی باشد. براساس نظریه سلسله مراتب نیازهای آبراهام مازلو، انگیزه بخشی مفید وموثر زمانی خلق می‌شود که به نیازهای گوناگون چون؛ زیستی یا فزیولوژیک، ایمنی و امنیت، اجتماع یا تعلق، احترام و خود شکوفایی شاگردان، محصلان مراکز تعلیمی و تحصیلی، یا کارمندان یک سازمان توجه صورت گیرد(شمس، ۱۳۹۶: ۲۲۷). از سوی دیگر فردریک هرزبرگ نیازهای انسان را به دو دسته تقسیم می‌کند. ایشان نیازهای اولیه یا حیاتی از قبیل؛ غذا، پوشاک، مسکن و پول را نیازهای سطح پائین و از نیازهای مثل؛ احترام، شهرت، اعتبار، مسئولیت، ماهیت شغل، رشد و تکامل فردی به عنوان نیازهای سطح بالا یاد می‌کند که رسیده‌گی و توجه به این نیازها را عامل ایجاد انگیزه در افراد می‌داند که در موفقیت آنها نقش برجسته دارد(سرمدی و صیف، ۱۳۹۹: ۳۳).

طبق نظریه دو عاملی هرزبرگ در مدیریت آموزشی، عوامل انگیزشی است که یادگیری را در فرایند یاددهی-یادگیری به وجود می‌آورد(هما: ۳۵). در نتیجه می‌توان گفت که انگیزه مهم‌ترین عامل فراگیری و رشد علم و دانش است. در تولید انگیزه مؤسسات تحصیلی موفق است که در آنجا شایسته سالاری حاکم باشد. استادانی انگیزه بخش است که این ظرفیت وشایستگی را داشته باشد و بداند که با توجه به تفاوت های فردی افراد چگونه تولید انگیزه کند.

۵.ایجاد امیدواری: در مؤسسات تحصیلی که شایسته سالاری حاکمیت داشته باشد، شایستگی موجب امیدواری محصلین نسبت به آینده می‌شود چون؛ لیاقت و شایستگی استادان و مدیران، آنان را باورمند می‌سازد که دستیابی به مقام و منزلت فقط از مسیر کسب شایستگی و توانایی علمی و اکتسابی ممکن است. چنانچه خداوند در قرآنکریم می‌فرماید:  وَعَدَ اللَّهُ الَّذینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِی الْأَرْضِ کَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذینَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَ لَیُمَکِّنَنَّ لَهُمْ دینَهُمُ الَّذِی ارْتَضى‏ لَهُمْ وَ لَیُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً یَعْبُدُونَنی‏ لا یُشْرِکُونَ بی‏ شَیْئاً وَ مَنْ کَفَرَ بَعْدَ ذلِکَ فَأُولئِکَ هُمُ الْفاسِقُون (نور، آیه۵۵)« خدا به کسانی از شما که ایمان آورده و کارهای شایسته کرده اند، وعده داده است که حتما آنان را در این سرزمین جانشین خود قرار دهد؛ همانگونه کسانی را که پیش از آنان بودند، جانشین خود قرار داد. و آن دینی را که برای شان پسندیده است به سود شان مستقر کند و بیم شان را به ایمنی مبدل گرداند تا مرا عبادت کنند و چیزی با من شریک نگردانند و هر کس پس از آن به کفر گرآید آنان که نا فرمان اند.». پس ایجاد امیدواری یکی از مزایا و کارکردهای شایسته سالاری است که موجب سعی و تلاش می‌شود. امیدواری انسان را به فراگیری علوم تحریک و تشویق می‌کند. زمانی که فراگیری علم و دانش توأم با امید و کوشش باشد، انکشاف و پیشرفت علمی یک امر حتمی است.

ترجمه: خدا به کسانی از شما که ایمان آورده و کارهای شایسته کرده اند، وعده داده است که حتما آنان را در این سرزمین جانشین خود قرار دهد؛ همانگونه کسانی را که پیش از آنان بودند، جانشین خود قرار داد. و آن دینی را که برای شان پسندیده است به سود شان مستقر کند و بیم شان را به ایمنی مبدل گرداند تا مرا عبادت کنند و چیزی با من شریک نگردانند و هر کس پس از آن به کفر گرآید آنان که نا فرمان اند. به هر حال مجموع آیات  نشانگر این است خداوند به گروهی از مسلمانان صالح ، پرهیزگار و شایسته؛ جانشینی و حکومت روی زمین؛ پخش و نشر آیین حق به گونه‌ی اساسی و ریشه‌ای در سراسر جهان و از میان رفتن هر نوع اسباب وحشت و نا امنی را نوید داده است(همان: ۵۰).

  1. خلاقیت و نوآوری:خلاقیت برای بقای هر سازمانی ضروری است. به همین دلیل، فردی شایسته است که بتواند با ارائه طرح ها و راه حل های خلاقانه برای حل مسائل و بهبود وضع موجود، با موقعیت های جدید و کارهای دشوار و چالش برانگیز، رویارویی کند(اصفهانی و اصفهانی، ۱۳۸۹: ۱۵۱).

هرنظام و نهادی اگر خلاقیت و نوآوری نداشته باشد با رکود و جمود مواجه شده و از پیشرفت و تحرک می‌ماند. بنابر این رشد و انکشاف نهاد تعلیم و تربیه به ویژه مؤسسات تحصیلات عالی منوط به خلاقیت و نوآوری است. در این راستا مؤسساتی در خلاقیت و نوآوری موفق است که در آن شایسته سالاری حاکم باشند، از افراد خلاق و مبتکر به حیث افراد شایسته و نخبه حمایت و از نوآوری های علمی  استقبال نمایند. خلاقیت و نوآوری در هرعرصه مهم است، اما در عرصه علم و دانش از اهمیت بالای برخوردار است؛ چون نوآوری در علم سبب رشد و انکشاف آن می‌شود.

۷.منزلت اجتماعی: مؤسسات تحصیلات عالی منحیث یک سیستم اجتماعی دارای چهار عنصر اساسی؛ (وردی، پروسس، خروجی و بازخورد یا فیدبک) است. عملکرد این سیستم زمانی مطلوب و مورد استقبال جامعه واقع می‌شود که خروجی(فارغ التحصیلان) مؤسسات تحصیلات عالی، تأمین کننده نیازهای اجتماعی و محیط این سیستم باشد(سرمدی و صیف، ۱۳۹۹: ۴۳). به باور نویسنده منزلت و جایگاه اجتماعی استادان پوهنتون، مسئولان و مدیران مؤسسات تحصیلات عالی ریشه به خروجی (فارغ التحصیلان و آثار علمی) آنها دارد. اگر خروجی مؤسسات تحصیلات عالی، واجد معیارهای شایستگی و متناسب با فرهنگ جامعه باشند، مورد استقبال و پذیرش جامعه قرار گرفته و مردم از آن استفاده بهینه و مطلوب خواهد کرد. استفاده از اندوخته‌های فارغ التحصیلان و آثار علمی استادان افزون براینکه موجب بلند رفتن منزلت اجتماعی استادان  مؤسسات تحصیلات عالی می‌شود در رشد و انکشاف علمی نیز مؤثر است. یکی از دلایل عدم انکشاف علمی در افغانستان پائین بودن منزلت اجتماعی معلمان و استادان و همچنان ناچیز بودن معاش آنها می‌باشند. اگر به منزلت و معیشت این قشر جامعه توجه صورت گیرد؛ مکاتب و پوهنتون‌ها از لحاظ کیفی رشد قابل توجه خواهد کرد.

نتیجه گیری

انکشاف علمی یکی از دغدغه‌های مهم جهان معاصر است. چون ترقی و پیشرفت جهان بشریت با پیشرفت علم و دانش گره خورده است. اما این دغدغه برای جهان اسلام به گونه‌ای متفاوت تری مطرح است. در جهان اسلام بخاطر رسیدن به پیشرفت، رفاهیت و سعادت، تنها انکشاف علم کافی نیست؛ بلکه در کنار انکشاف علمی، به گسترش ارزش‌های اسلامی مثل ایمانداری، تقوا، صداقت، عدالت، بصیرت  و در مجموع معنویات اسلامی نیز توجه شود تا انسان از هر دو بعد معنوی و علمی به مرحله تکامل برسد. این موضوع از نظر اسلام تا آنجا مورد تاکید است که علمای بزرگ  اسلام من‌جمله مرتضی مطهری علم بدون ایمان را برای انسان خطرساز می‌داند. اگر به افغانستان منحیث یک کشور اسلامی نگاهی شود؛ این کشور برای دستیابی به انکشاف علمی زمینه ها و بسترهای زیادی دارد. یکی از آن زمینه ها«شایسته سالاری» است. شایسته سالاری در اسلام و قرآن که کتاب رهنما و مقدس این آیین است، دارای جایگاه رفیع بوده و برای آن معیارهای مشخص ومفیدی را که در این مقاله تشریح گردید، تعیین کرده است. چنانچه خداوند در قرآن کریم به شایستگان نوید داده است که سرپرستی امور آینده بدست صالحان و شایستگان قرار می‌گیرد. علاوه بر آن که شایسته سالاری مورد تأکید اسلام است، در قانون تحصیلات عالی ملکی افغانستان، سال ۱۳۹۴ه.ش نیز به شایسته سالاری توجه شده است. بنابراین اگر به معیارهای شایسته سالاری عمل شود، می‌تواند در انکشاف و پیشرفت این کشور مخصوصا در رشد و انکشاف علمی آن مؤثر واقع شود. به شرطی که شایسته سالاری در حد شعار باقی نماند و در صحنه عمل به وجود بیاید و به مثابه یک فرهنگ نهادینه شود. در ترویج و تکثیر این فرهنگ، مؤسسات تحصیلات عالی  پیشگام باشد. روند انتخاب، انتصاب، ترفیع و ارتقای مدیران و استادان پوهنتون، به معنای واقعی آن بر اساس معیارهای شایستگی انجام شود. اگر  در روند استخدام، ترفیع و ارتقای استادان پوهنتون و مدیران آن بی احتیاطی و بی غوری شود یا  ملاحظاتی این روند را به نحوی متأثر بسازند؛ نه‌تنها فرهنگ شایسته سالاری به میان نمی‌آید؛ بلکه موجب رکود علمی نیز می‌شود. مؤسسات تحصیلات عالی از سیستم های پیچیده اجتماعی به حساب می‌آید که عناصر تشکیل دهنده آن انسان است؛ یعنی وردی، پروسس کننده و خروجی آن همه انسان است. خروجی پوهنتون ها که مشمول فارغ التحصیلان، آثار علمی استادان و مونوگراف ها و پایان نامه‌های محصلان می‌شود؛ زمانی می تواند در انکشاف علمی کشور نقش مثبت داشته باشد که مرحله اصلاح سازی و پروسس آن از سوی استادان شایسته و مدیران ورزیده به گونه معیاری و علمی انجام شده باشد. از سوی دیگر پوهنتون‌هایی که مبتنی بر اصل شایسته سالاری باشد، نتایج تحقیقات، آثار علمی و فارغ التحصیلان آن از اقبال بلند پذیرش اجتماعی برخوردار بوده و  اعتبار علمی آن نیز افزایش می‌یاد. موضوع دیگری که در انکشاف علمی تاثیرگذار است، انکشاف و پرورش استعدادها است. به قول آدم اسمیت استعدادهای افراد جز سرمایه‌ی ملی کشورها بوده و پرورش و انکشاف آن به معنای رشد و انکشاف ثروت ملی است. استعدادها زمانی خوب رشد و انکشاف می‌کنند که مراکز تعلیمی و تحصیلی از سوی مدیران شایسته مدیریت و شایسته‌ترین معلمان و استادان در آن گماشته شده باشند. بدون شک، استعدادهای شایسته مورد تشویق و ترغیب مدیران و استادان شایسته قرار گرفته و زمینه رشد و بالندگی آن را فراهم می سازد. در اینجاست که فرهنگ شایسته سالاری در مؤسسات تحصیلات عالی کشور به وجود می‌آید. وقتی که فرهنگ شایسته سالاری در پوهنتون‌ها نهادینه شود، فضای رقابت سالم میان کادرعلمی و همچنان میان محصلین خلق شده و همه برای رسیدن به جایگاه شایسته و برتر به کسب علم و دانش، تحقیق و پژوهش و خلاقیت و نوآوری اهتمام می‌ورزند. افراد شایسته و نخبه در سایه شایسته سالاری، فرصت خدمت در مؤسسات تحصیلات عالی را پیدا می‌کنند. حضور این گونه افراد در مؤسسات تحصیلی از هر جهت برای رشد و انکشاف علمی مفید اند؛ اینها قطعا آثار علمی بروز و ارزنده به جامعه علمی کشور و محصلان شایسته و نخبه به اجتماع تقدیم می‌کنند.  قانون تحصیلات عالی ملکی افغانستان برای جذب  افراد ورزیده و شایسته به حیث استاد و ترفیع و ارتقا آنها، معیارهای مفیدی را در نظر گرفته است. اگر در روند انتخاب، انتصاب، ترفیع و ارتقای استادان پوهنتون، همین معیارها و علاوه برآن معیارهای شایستگی از منظر اسلام که در این نوشتار آمده است مورد توجه قرار گیرد، بی تردید که مؤسسات تحصیلات عالی کشور از لحاظ کیفی به انکشاف قابل توجه دست پیدا می‌کند. بالارفتن کیفیت مراکز تحصیلی و علمی، انکشاف علمی را در پی دارد. اما مشروط بر اینکه از معیارهای شایستگی استفاده ابزاری و شخصی نشود. به عنوان مثال؛ تحقیق و پژوهش یکی از معیارهای مهم شایستگی به شمار می‌آید که انتخاب، ارتقا و ترفیع استادان و فراغت محصلان بدون آن ممکن نیست. اگر به این معیار برخورد سطحی و غیر علمی صورت گیرد و آن را وسیله‌ای برای ارتقای استادان و فراغت محصلان قرار دهد، ارزش علمی، اثربخشی و منفت جمعی آن هرگز مورد توجه قرار نگیرد؛ نه‌تنها علم انکشاف نمی‌کند؛ بلکه احساس بدبینی نسبت به مراکز تحصیلی ایجاد شده و از اعتبار آن کاسته می‌شود. برعکس اگر مونوگراف ها، پایان نامه های محصلان و رساله های علمی استادان مورد ارزیابی دقیق علمی قرار گیرد و از آن به گونه‌ای نظارت شود که هر کدام پاسخ مناسب به مسایل مختلف کشور ارانه کند، درنتیجه تعداد زیادی از مسایل کشور با پاسخ‌های علمی حل می‌گردد و علم هم پیشرفت می‌کند. در آخر از مجموع مباحث می‌توان چنین نتیجه گرفت که شایسته سالاری در مؤسسات تحصیلات عالی باعث تحقق عدالت، رشد و انکشاف استعدادها، گسترش تحقیق و پژوهش، تولیدانگیزه، خلاقیت و نوآوری و همچنان سبب بلند رفتن منزلت و جایگاه اجتماعی استادان می‌گردد که همه این موارد به دست به دست هم داده منجر به انکشاف علمی در افغانستان می شود؛ چون یکی از دلایل عدم انکشاف علمی در افغانستان نبود شایسته سالاری است که در طول تاریخ به این مهم توجه لازم صورت نگرفته است.

پیشنهادات

جهت نهادینه شدن فرهنگ شایسته سالاری در مؤسسات تحصیلات عالی موارد ذیل پیشنهاد می‌گردد:

۱.بلند بردن کیفیت و اعتبار علمی مؤسسات تحصیلات عالی با تکیه بر اصل شایسته سالاری تا این مؤسسات از مراکز صدور سند تحصیلی به مراکز تولید علم ارتقا یابند؛

۲.شناسایی استادان شایسته و نخبه در مؤسسات تحصیلات عالی دولتی و خصوصی و حمایت مادی و معنوی از آنها از سوی  وزارت تحصیلات عالی کشور؛

۳.شناسایی پوهنتون های خصوصی دانش محور و تفکیک آنها از پوهنتون های خصوصی صرفا تجارت محور؛

  1. کنترول و نظارت جدی از روند وردی، پروسس و خروجی برخی از پوهنتون های خصوصی که به دکان های سند فروشی تنزیل پیدا کرده و با تجارت سند تحصیلی، مدرک داران بی سواد را در جامعه تقدیم کرده و عملا بی سوادی را ترویج می‌کند. ضرر دیگری که به پیکر جامعه وارد می‌کند این است؛ همین کسانی که سند تحصیلی خریداری می‌کند، جای شایستگان و زحمت‌کشان را در ادارات دولتی گرفته و انگیزه کاری آنها را محو می‌کند. افزون برآن سیستم ادارات را با بن بست مواجه کرده و روند ارائه خدمات را مختل می سازد.
  2. تلفیق معیارهای شایستگی اسلامی با معیارهای شایستگی که در قانون تحصیلات عالی تسجیل یافته است.
فهرست منابع

قرآن

۱- ابراهیمی، صلاح الدین و همکاران، شناسایی شایستگی ها و توانمندی‌های مورد نیاز و ارائه مدلی برای سنجش و ارزیابی شایستگی ها، فصلنامه آموزش و توسعه منابع انسانی، سال هفتم، شماره(۲۴)، بهار۱۳۹۹

۲- ازکیا، مصطفی و غفاری، غلامرضا، (۱۳۸۴)، جامعه شناسی توسعه، تهران، کیهان

۳- اسدسنگابی، کریم، «شایسته سالاری»، مجله صف، شماره ۱۱۸، آبان ۱۳۸۱

۴-اصفهانی، عمادالدین حسین، (۱۳۳۴)، زندگی چهارده معصوم، ج۲، تهران، شرکت سهامی طبع کتاب

۵-اصفهانی، مهدی‌نصر و اصفهانی، علی‌نصر،«شایسته سالاری در مدیریت جامعه با تاکید بر اندیشه های سیاسی امام علیع ، معرفت سیاسی، سال دوم، شماره دوم، پاییز و زمستان ۱۳۸۹

۶-حق پناه، رضا، «شایسته سالاری در نظام علوی»، مجله حوزه اندیشه، شماره۳۲، بهمن و اسفند۱۳۸۰

۷-دانشور، فاطمه، «توسعه چیست»، برگرفته از سایت: http//aftab.com/article/show

۸-۸- سرمدی، محمدرضا و صیف، محمدحسن، (۱۳۹۹) مدیریت فرایند آموزش، چاپ پنجم، دانشگاه پیام نور.

۹-۹- سیدنقوی، میرعلی و حسن عباس زاده، (۱۳۸۸)، مدیریت منابع انسانی در بخش دولتی، تهران، مهکامه.

۱۰-شمس، غلامرضا، (۱۳۹۶) مبانی و اصول مدیریت آموزشی، تهران، سمت

۱۱-عمید، حسن، ۱۳۸۱، فرهنگ عمید، انتشارات امیرکبیر، تهران

۱۲-عمید، حسن، ۱۳۸۳، فرهنگ عمید، انتشارات امیر کبیر، تهران

۱۳-قانون تحصلات عالی ملکی افغانستان، نمبر(۱۱۹۵)، نهم عقرب/ ۱۳۹۴ ه. ش

۱۴-متوسلی، محمود و آهنچیان، محمدرضا، ۱۳۹۲، اقتصاد آموزش و پرورش، تهران، انتشارات سمت

۱۵-مجلسی، محمدباقر، (۱۳۶۲)، بحارالانوار، تهران، دارالکتاب‌الاسلامیه

۱۶-محمدی‌ری‌شهری، محمد، (۱۳۷۴)، اخلاق مدیریت در اسلام، تهران، موسسه مطالعات و پژوهش سیاسی

۱۷-مطهری، مرتضی، (۱۳۷۹)، مجموعه آثار، ج۲(ایمان)، تهران، صدرا

۱۸-مکارم شیرازی، ناصر و دیگران، (۱۳۶۲)، تفسیرنمونه، تهران، دارالکتاب الاسلامیه

۱۹- میثم، کمال الدین، ۱۳۸۵، شرح نهج البلاغه ابن میثم، مترجمان: محمدرضا عطایی- حبیب الله روحانی، مشهد، مؤسسه چاپ و انتشارات آستان قدس رضوی

۲۰-میزگرد، «شایسته سالاری، بسترحضور در عرصه جهانی»، مجله تدبیر، شماره۱۵۵، بهار۱۳۸۴

۲۱-نهج‌البلاغه، (۱۳۷۹)، ترجمه محمددشتی، قم، اوج علم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *