تاریخ امروزقوس ۱۹, ۱۴۰۳

راهنمای بیدار ماندن در دقایق ابتدایی

مطالعه؛ حتی برای خودم اغلب اوقات این کلمه عجیب و غریب است؛ اما بگذارید یک چیزی بگویم. دُزِ کتاب هرچقدر هم که زیاد باشد و هرچقدر هم که موقع خواندن آن خواب‌تان بگیرد باید دوام بیاورید. آخرین مطلب انگیزشی که خواندم حاکی از این بود: هروقت خواستید تسلیم شوید یاد روزهایی که دل‌تان نمی‌خواهد دوباره تجربه‌اش کنید بیفتید. خب برای من روزهای زیادی وجود ندارد که بخواهم تجربه‌شان نکنم اما برای همه اینطور نیست. 

دیشب وقتی کتابی را به قصد خسته‌شدن و خوابیدنم می‌خواندم از خودم متنفر شدم. عجب موجودی هستم! خیلی از آدم‌ها اگر خواب‌شان نبرد با قرص خواب یا داروی گیاهی و مدیتیشن و هزار چیز دیگر می‌خوابند؛ اما من کارم می‌افتد به مطالعه! فکر می‌کنم خیلی‌ها مثل من هستند؛ اما خبر خوش اینکه: همانطور که پیشتر گفتم بعد از کمی مقاومت در برابر خواب، همه چیز روبراه می‌شود و خواب از سر آدم می‌پرد. پس مقاوم باشید و زود تسلیم خواب ناشی از مطالعه نشوید!

برگردیم به اصل مطلب. اصل مطلب این بود که مطالعه کلمه عجیب و غریبی شده است. می‌شود گفت که مطالعه از دور خارج شده و کمتر کسی پیدا می‌شود که با کتاب‌هایش رفیق باشد و خیلی‌ها هستند که کتاب‌های‌شان موقع دیدن‌شان دهن‌کجی می‌کنند و می‌گویند: ای آدم تنبل!

حالا که این مقاله را می‌نویسم می‌توانم بگویم که این هفته فقط چند صفحه کتاب خواندم و پند گرفتن از یک موجودی که خودش کاری را که توصیه می‌کند انجام نداده، خیلی سخت است.

پس بیایید از آدم‌هایی که اگر نام‌شان را بشنوید می‌شناسیدشان و از من به مراتب بهتر، بانظم‌تر و اهل مطالعه‌تر هستند پند بگیریم.

رنه دکارت می‌گوید: خواندن همه کتاب‌های خوب مانند گفت‌وگو با بهترین ذهن‌های قرن‌های گذشته است. 

به نظر من که چیزی باحال‌تر از این وجود ندارد. کتاب ما را به گذشته، به آینده، به حال، به خیالات و حقیقت متصل می‌کند. رنه دکارت با این حرفش، من یکی را که حسابی منقلب کرد؛ اما اگر هنوز هم قانع نشدید که مطالعه کنید، جمله‌ای هم از اورهان پاموک بشنوید. پاموک می‌گوید: 

یک روز کتابی خواندم و تمام زندگی من تغییر کرد. 

هیجان انگیز نیست؟ با خواندن یک کتاب ممکن است ناگهان از این رو به آن رو شوید! به عقیده من، ذهن قدرتمند می‌تواند به آدم یک زندگی پر از دانایی و سلامت و ثروت بدهد. سه اصل مهم زندگی! بیشتر از این چه می‌خواهید؟ 

این جمله سقراط هم خیلی متحول‌کننده است: جامعه، وقتی فرزانگی و سعادت می‌یابد که مطالعه، کار روزانه‌اش باشد. چه جامعه‌ای می‌شود، جامعه‌ای که همه در آن باهوش، اهل مطالعه و خوب باشند! من اگر در چنین جامعه‌ای زندگی می‌کردم هر روز ساعتی را وقف تحسین و تعریف‌شان می‌کردم. 

اما اگر از آنهایی هستید که با سه تا جمله چیزی شبیه یک حباب از خستگی و سردرگمی درون‌تان منفجر نمی‌شود و باعث نمی‌شود که دیگر دست از تنبلی و کسالت بردارید پس اینها را هم از من داشته باشید. 

آستین فیلپس می‌گوید: کت قدیمی‌ات را بپوش و کتاب جدید بخر! 

یا “چقدر خوب است بودن در میان مردمانی که مطالعه می‌کنند” این یکی را راینر ماریا ریلکه گفته است. من که قانع شده‌ام  و می‌روم که کتاب بخوانم، اگر شما قانع نشده‌اید بگذارید کتاب‌های‌تان کنج قفسه‌ها گریه کنند و اشک‌شان کلمات را پاک کند! 

اشتراک گذاری

1 یک نظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *